دهقان فداکار پیر شده و احتیاج به کمک داره در تهران مرغا هورمون خوردن وخروس شدن خروس ها مامانی شدن برا مرغا عشوه میان و ناز می کنن چوپان دروغگو عزیز شده و کلی طرفدار داره شنگول ومنگول بزرگ شدن و گرگ شدن دارا و سارا رفتن فرانسه کبابی باز کردن کوکب خانوم حوصله مهمون نداره و جواب تلفن رو نمی ده کبری موهاشو مش کرده و تصمیم گرفته دماغشو عمل کنه روباه و کلاغ دستشون تو یه کاسه است حسنک گوشفنداش و فروخته و پیکان خریده و مسافر کشی می کنه آرش کمانگیر معتاد شده شیرین خسرو وفرهاد و پیچونده با دوست پسرش رفته اسکی رستم و اسفندیار اسباشون فروختن و موتور خریدن و میرن کیف قاپی راستی چه به سر ما اومده؟؟؟!!!
نویسنده: هیئت مذهبی شمیم یاس دانشگاه نبی اکرم (ص) تبریز |
جمعه 87 آبان 3 ساعت 10:42 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|